سامانه سیاسی-اجرایی کشور بهگونه طراحی شده که ارگانها و نهادهایی در آن وجود دارند که به الزام نباید سیاسی باشند. هدف اصلی از تشکیل چنین اداراتی بهخاطر رسیدگی به مطالبات و نیازهای مردمی است که به شان مدنی و شهروندی آنها بستگی دارد. اینگونه نهادها اغلب به منظور ایجاد یک حلقه رابط میان دولت و مردم نقش بایسته و درخور توجهی بازی میکنند.
سایت زنان بررسی میکند: یکی از این ارگانها، سازمان بهزیستی کشور است. هرچند این سازمان که در جامعه صاحب یک نقش اساسی و حیاتی است، مستقیما مورد بیمهری و کمتوجهی دولت قرار نگرفته، اما عدم توجه کافی به طرحها و فعالیتهای تحت تکفل این سازمان و اصرار بر انجام مناسب ماموریتهای سازمانی بهزیستی، بدون در نظر گرفتن مشکلات عمومی و نبود امکانات، علنا این نهاد را به محلی برای سیل انتقادات مدیریتی تبدیل کرده و همچنین حملات جدی را نیز متوجه این سازمان کرده است. از میان انتقادات از یک سو باید به سوءمدیریت و سوءسیاستگذاریهای درون سازمانی اشاره کرد و از دیگر سو، عدم تخصیص بودجه لازم برای فعالیتهای بهزیستی را باید مورد انتقاد قرار داد که البته این امر خود ناشی از اولویت بندیهای اشتباه در بودجه، و پیشی گرفتن بودجه حوزههای نظامی و امنیتی بر حوزه بهزیستی و بهداشت و درمان است.
در نگرشی کوتاه به پیشینه ایجاد این ارگان، میبینیم که برای وصف این سازمان در یک جمله، میتوان گفت که ساختار حمایتی این نهاد، ایجاب میکند که از طریق بودجه عمومی، با توجه ویژه نسبت به افراد معلول و محروم و نیازمند، حمایتهای لازمه در راستای تحقق آرامش، رفاه حداقلی و امنیت در جامعه را برایشان سازماندهی کرده، شرایط را برای افراد ذکر شده بهبودی ببخشد. این سازمان بعد از پیروزی انقلاب از ترکیب و ادغام چندین بنیاد خیریه و اجرایی با ابتکار محمدعلی فیاضبخش و مطالعات این شهید گرانقدر، رسما تبدیل به سازمان بهزیستی کل کشور شد و پس از فراز و نشیبهای اداری و قانونی، طی سالها، در نهایت پس از تیر ماه سال ۱۳۹۰ و بر اساس قانون ادغام سه وزارتخانه تعاون، کار و رفاه و تامین اجتماعی، سازمان بهزیستی کشور به زیرمجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ملحق شد.
رضا صفری شالی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در گفتوگوی، شرایط سازمان بهزیستی را نابسامان و حتی بحرانی توصیف کرد. ایشان اظهار داشت که در ایران، متاسفانه به چندین دلیل نقش سازمان بهزیستی به جای اینکه یک نقش پیشینی و از نوع سیاستگذاری اجتماعی و برنامهریزی گسترده برای «بهتر زیستن مردم» باشد، بیشتر به یک نقش پسینی و گاهی جبرانی و درمانی تبدیل شدهآست. چراکه وقتی ما به عملکرد سازمان بهزیستی نگاه می کنیم، مشاهده میکنیم که سازمان بهزیستی مهمترین رسالت خود را امروزه در ارتباط با سه گروه از معلولان قرار داده است و بیشتر نمیتواند خارج از این سه گروه، برای عموم مردم فعالیت گسترده و قابل توجهی را انجام دهد:
این سه گروه عبارتند از:
- ۱) معلولان جسمانی یعنی در واقع افرادی که دارای نقص عضو هستند.
- ۲) معلولان اجتماعی یعنی افرادی مثل زنان سرپرست خانوار، معتادان و یا اشخاصی که یک نوع مشکل به لحاظ حضور یا فعالیت در عرصه اجتماع دارند.
- ۳) معلولان روانی شامل افرادی که به لحاظ ابعاد روانی دچار مشکل هستند (افسردگی، عقب مانندگان ذهنی و روانی و …)
نگاه سایت زنان به موضوع شرایط سازمان بهزیستی از دو قطب قابل توجه است. اول آنکه بهواسطه شرایط کاری و فعالیتهای این سازمان، بخش عمده و عظیمی از کارکنان سازمان را زنان تشکیل میدهند. مددکاران اجتماعی مشغول به کار در این نهاد، عمدتا باید خیلی صبور باشند و تحمل زیادی داشتهباشند و حس «توجه به نیازمند» در آنها باید قویتر از میانگین این حس در بین مردم عادی باشد. آقای مسعود جهانسیر، مدیر اداره بهزیستی شهرستان شاهرود، با اشاره به اینکه اکثریت کارکنان بهزیستی را زنان تشکیل میدهند، توضیح داد که این موضوع را موهبتی دانسته و اذعان داشت که رسیدگی به امور زنان سرپرست خانوار، معلولین و کودکان بیسرپرست، نیاز به یک روحیه مددکاری قوی دارد که همکاران خانم با دلسوزی و ازخودگذشتگی، در پیشبرد این مهم گام برمیدارند. ایشان همچنین با اشاره به این که رویکرد و هدف بهزیستی تقویت و توانمندسازی جامعه است، نقش بانوان شاغل در بهزیستی را بسیار مهم و حیاتی برشمرد.
وجه دیگری که حضور زنان در ساز و کار بهزیستی کشور را پررنگ میکند، مربوط به گروه دومی است که شامل زنان سرپرست خانوار هستند که اغلب تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. آقای محمد محمدیقیداری، مدیرکل بهزیستی استان زنجان، شرایط پذیرش زنان سرپرست خانوار در بهزیستی را از جمله دریافت نکردن مستمری از ارگانها و سازمانهای حمایتی، اعم از مستمری بازماندگان، بازنشستگی و از کارافتادگی قانون استخدام کشوری، لشکری یا تامین اجتماعی و صندوق بیمه روستایی و عشایری برشمرد. وی با بیان اینکه این اداره کل حمایتهای مستمر و غیرمستمر چون بیمه اجتماعی، درمان، کمکهزینه تحصیلی و … را ارائه میکند، توضیح داد که زنان سرپرست خانواری که به دلایلی چون فوت، مفقودالاثر بودن، متواری بودن، آسیبهای اجتماعی و از کارافتادگی بالای ۶۶ درصد؛ همسران قادر به تامین زندگی نباشند، میتوانند تحت پوشش بهزیستی قرار گیرند.
بیشتر بخوانید:
- اجرای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در برنامه هفتم توسعه؟
- یکی از اولویتهای بهزیستی در مناطق مرزی کشور پرداختن به بحث اشتغال به ویژه اشتغال زنان سرپرست خانوار است
علاوه بر معضل سوءمدیریت و سوءسیاستگذاری، سازمان بهزیستی با چالش بزرگ کمبود بودجه روبرو است. بخشی از این کمبود بودجه به علت مشکلات کلی اقتصادی کشور است ولی بخش دیگر از آن، ناشی از اولویتهای غلط حاکمیت است که به جای تمرکز بر حل مشکلات داخلی، کشور را اسیر سیاستهای غلط خارجی و نظامیگری کرده است. اکنون به نوعی کاملا محسوس، بیماران و نیازمندان سازمان بهزیستی، با مشکل نبود خدمات نرم افزاری و سختافزاری روبرو هستند و کار بجایی رسیده که حتی جانبازان و ایثارگران هم در مضیقه هستند. چنین به نظر می رسد که توجه و تامین منابع مالی بهزیستی به نوبه خود میتواند میزان اهمیت دولت به این بخش و سایر ارگانها و نهادهای ارتباطی با مردم و آحاد جامعه را نشان دهد. در این راستا، باز تعریف کردن اولویتهای بودجهای دولت و حاکمیت می تواند کارساز باشد تا حل مشکلات اقتصادی و معیشتی داخلی در راس دغدغههای مسئولان قرار گیرد.