برخورد سنتی با مسائل روز جامعه مانند آن است که بخواهیم با کلیدی قدیمی قفل تلفن گوشی هوشمند را باز کنیم. تقاضا برای افزایش رشد جمعیت از سوی مسئولین بالا گرفته و گروههای سنتی و تا حدودی افراطی گرا نیز در تلاشاند تا نقش زنان در جامعه را به گونهای بازتعریف کنند که سایر حقوق حقه آنان در اولویت نیازمندیهای جامعه و مطالبات زنان نباشد.
سایت زنان بررسی می کند: در زمانیکه زنان کشورمان نسبت به حقوق خود آگاهی دارند، عواملی در نظام در تلاش هستند تا با اتکا به رویکردی سنتی مشکلات روز جامعه را حل کنند. راهکارهای ارائه شده توسط قانونگذاران و برخی از مراجع و علمای دینی در برخورد با مسئله حجاب یا افزایش جمعیت و یا حتی حضور زنان در سیاست، مرجعیت و بازار کار، تنها راهحلهای سنتی را شامل میشود. آیا کسی نیست که از سر صدق به این بزرگواران یادآوری کند که ما در سال ۱۴۰۱ هستیم و نه ۱۴۰۰ پیش. ۱۴۰۰ سال پیش و در عصر جاهلیت همین رویکردهای سنتی کارایی داشت ولی نه از پی هزار سال و در مقابله با چالشهایی که در آن زمان متصور هم نبود ولی امروز در جامعه آنها را میبینیم.
برای نمونه و در ارتباط با سیاستهای افزایش جمعیت، رویکرد نظام ترویج و در برخی موارد اعمال با فشار رویکردهایی است که ریشه در باورهای قدیمی دارد. هنوز چند همسری و کودک همسری رواج داده میشود. در گذشته اگر زنان تشویق به فرزندآوری میشدند، برای ازدیاد نیروی کار بود و برای این امر ثبات اقتصادی، پیشبینی پذیری و حس امید به آینده لازم است. در این صورت، شاید خانوادهها و به خصوص زنان به فرزندآوری رغبت بیشتری نشان میدادند. در عوض، سیاستهای نظام در حال حاضر با ممنوع کردن پیشگیری از بارداری و محدودیت توزیع و خرید وسائل پیشگیری تنها به بارداریهای ناخواسته و انباشت معضلات بیشتر در خانوادهها و سپس در جامعه خواهد انجامید.
در همین راستا، گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور، از افزایش مراجعات زنان به مراکز پزشکی قانونی در مقایسه با سال گذشته خبر میدهد. دکتر غفور شیخی، جامعه شناس، با اشاره به افزایش آمار نزاع زنان، میگوید: افزایش میزان درگیریهای زنان ریشه در تغییرات نوین دارد که مسالهای جهانی است و هم در کشورهای پیشرفته دیده میشود و هم در کشورهای اسلامی. چراکه زنان میخواهند قدرتمندانه عرض اندام کنند و حقوق خود را به دست بیاورند. در ایران هم مسائل ارث، مشاغل اجتماعی، قوانین بین زن و شوهری و خیلی موارد دیگر به شخصیت حقوقی تبدیل شده و دیگر وجهه زنانه یا مردانه ندارد. این جنس (جنس زن) میخواهد به حق و حقوق خود برسد و این موضوع یک سری عوارض و هزینه دارد.
کمی آنطرفتر هم برخی از روحانیونی که موضع سنتی دارند نیز تا جایی پیش میروند که توصیههایشان را میتوان به اعمال خشونت علیه زنان تعبییر کرد. برای نمونه، حجتالاسلام سیداحمد علمالهدی در برخورد با بیحجابی به مردم توصیه کرد منتظر نیروی انتظامی نباشند و همه باید در این راستا احساس وظیفه کنند چون این یک موضوع سیاسی نیست بلکه نفوذ راهبردی دشمن است. باید پرسید آیا بهشت زیر پای این مادران است؟ و آیا با این رویکرد میخواهیم زنان را تشویق به فرزندآوری کنیم؟
گویی جایگاه زنان در جامعه تا همین جمعه پیش تعریف نشده بود که امامان جمعه در سراسر کشور همه یکصدا شدند و به دامان مادران متوسل که مشکل فرزندآوری را حل کنند. بهانههای اقتصادی و اجتماعی نگیرند، سبک زندگی سنتی را برگزینند و گرنه به گفته حاج علی اکبری امام جمعه موقت تهران «فرزندان اسلام» این حوزه را فتح خواهند کرد، دولت مشوقهای فرزندآوری را اعمال کند، هر خانواده چهار فرزند داشته باشد، و گرههای کور ذهنی در زمینه ازدواج و فرزندآوری گشوده شود. اینها محور اصلی خطبههای نماز جمعه در حوزه زنان بود. آیا اشتغال و آینده روشن اقتصادی، امنیت نظام و مردم را تأمین نمیکند که کوچکترین اشارهای به آن نشده و نمیشود؟
شاید همین رویکردها و تعیین اولویتهای نادرست است که مسائلی مهمی همچون عدالت جنسیتی و مشارکت زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی را به حاشیه رانده است. در همایش «ایران جوان» که با حضور فعالان عرصه جمعیت در جامعه الزهرا برگزار شد، کارشناسان اذعان کردند که با خروج زنان از خانه و ورود آنها به بازار اشتغال شاهد کاهش نرخ باروری بودیم. حال این گروهها درصدد هستند پشت «دغدغههای رهبری» پنهان شده و «راهکارهای عملیاتی ترغیب به فرزندآوری» در سطوح مختلف جامعه را با همکاری «ستاد ملی جمعیت» و «جبهه مردمی» و «کارگروه مجموعههای مردم نهاد» عملیاتی کنند. این همه زحمت بدون هیچ توجهی به مسائل عمده معیشتی و زیرساختی کشور که معطل مانده است؟!
گفتنی است در همین اوضاع و احوال، مجموعه تحت مدیریت آقای زاکانی دست به تعدیل نیروی زنان باردار در شهرداری زده است. نرجس سلیمانی که از اعضای شورای شهر است و فرزند سردار سلیمانی، اعلام کرد «در شهرداری تهران افرادی تعدیل نیرو شدند که یا خانم باردار هستند، یا همسرانشان باردار هستند و یا فرزند زیر ١ سال دارند؛ به لحاظ درآمدی این افراد دچار مشکل میشوند و بیمه درمانی آنها دچار مشکل میشود.» اینگونه برخورد عملی در کنار آنگونه همایشهای شعار زده به چه معنا است؟
در هر صورت باید آگاه بود که قفل بسته مشکلات کشور با مشارکت آحاد ملت و در تعامل در داخل و در جامعه بینالمللی باز خواهد شد. نمیتوان با تداوم سیاستهای دستوری منتظر حل یک مشکل بود. بسترها باید آماده باشند تا مردم بتوانند با توجه به اولویتها و منافع طبیعی خود و خانوادههایشان با سیاستهای کلی نظام هماهنگ شوند. در غیر اینصورت مصداق کور کردن چشم در وقت برداشتن ابرو است. البته این مورد خاص با توجه به محدودیتهای اخیر اعمال شده در خصوص رفع موهای ناخواسته تا حد زیادی حل شده و دیگر خطر کور شدن چشم وجود ندارد! یادمان نرود بهشت کجاست؟