زمانی که صحبت از قوت و استقلال زنان به پیش میآید، متأسفانه عدهای به این موضوع با عینک تعصب مینگرند و آن را یک ناهنجاری اجتماعی میشمارند. این در حالیاست که این موضوع نباید از این منظر دیدهشود.
سایت زنان بررسی می کند: البته باید این نکته را هم در نظر داشت که دلیل اینگونه نگرش این است که مستقل بودن یک زن زمانی تکمیل میشود که او بتواند به استقلال مالی برسد. بدین معنا که منبع درآمد خودش را داشتهباشد و از نظر مالی به همسر، پدر یا حتی خانواده و کلا به فردی غیر از خودش یا به نهادی وابستگی مالی نداشته باشد. شاید بتوان این مورد را موردی کلیدی در مسیر توانمندسازی زنان تلقی کرد، چراکه استقلال یک زن بدون استقلال مالی امکانپذیر نیست.
سایت ویکیروان در یک مقاله خواندنی به ویژگیهای یک زن مستقل میپردازد و آنها را به روشنی توصیف میکند. در واقع زن مستقل و قوی فردی نیست که از مردها متنفر باشد و یا آنها را قبول نداشته باشد! بلکه آن زن، خود را به خوبی می شناسد. یکی از برداشتهای نادرست در این مورد این است که زن مستقل، یک زن تنهاست و علاقهای به تشکیل خانواده ندارد. این برداشت کاملا اشتباه است و زن مستقل الزاما تنها نیست، بلکه مرزهای دقیقی در زندگی دارد. او زنی است که به تواناییهای خود ایمان دارد و به خوبی آنها را میشناسد. او همیشه در حال بهبود خصوصیات خوب خودش است و بیشترین سرمایه گذاری را روی خودش کرده است. زن مستقل و توانمند میداند که برای امرار معاش و گذراندن زندگی آنقدر توانایی دارد که روی پای خود بایستد، اما این مورد هم باز به این معنی نیست که زنان مستقل باید تنها زندگی کنند یا نباید از همسر یا خویشاوندان خود پول بگیرند، یا نباید در خانه پدر و مادر باشند. بلکه آنها میتوانند به عنوان یک انسان مدرن از پس روابط اجتماعی و مراوداتی که در اجتماع نیاز است بربیایند اما حد و مرز هر کسی را مشخص کنند. پر واضح است که اگر زنی ادعا میکند که یک «زن مستقل» است اما هنوز از نظر مالی وابسته به مرد و یا هر کس دیگری غیر از خودش است، در اشتباه میباشد. معنی زن مستقل با استقلال مالی تکمیل میشود.
بیشتر بخوانید:
آقای حجتالله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که پیش از انتصاب به عنوان وزیر مورد حمایت زنان کارگر قرار گرفته بود، در آیین تجلیل از بانوان کارگر، اظهار داشت که باید کمیتهای با حضور نخبگان، تشکلهای کارگری و متخصصان، برای بررسی موضوعات ویژه «زنان کارگر» در موضوعات مربوط به مسئله فرهنگی، رفاهی و مهدهای کودک تشکیل شود تا اگر نیاز به قانون و لایحه یا مصوبه هیأت وزیران بود، پیگیری کنیم. آقای عبدالملکی مواردی را سهلالوصول دانست مثل حقوق دوران بارداری که باید بعد از مدت زمان مرخصی پرداخت شود و ایشان برای اصلاح و پرداخت به صورت ماهانه درخواست کردهاند. این در حالیاست که در بسیاری از موارد دیگر، موضوع جدیتر است و بهعنوان مثال، بعضی از آیین نامهها و مواد قانونی نیاز به اصلاحات اساسی و آیین نامههای جدید در حوزه کارگری زنان دارن که در مواردی مثل دستورالعملهای مربوط به مشاغل زیان آور زنان، آنها بیش از ۳۰ سال پیش تصویب و اجرایی شدهاند که باید حتما بهروز و اصلاح شوند.
در چهار محور اصلی از عرصههای زندگی مردم که شامل کار (کمیت و کیفیت اشتغال کار)، آتیه (نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی)، رفاه (با تاکید بر رفع فقر در سطح مطلق و نسبی و خدمات رسانی به گروههای خاص) و مدیریت صندوقهای بازنشستگی، وعده و وعیدهای دولتها گوش مردم را پر کرده ولی اوضاع نهتنها بهتر نشده که روز بهروز هم بدتر شده. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به رعایت حقوق زنان کارگر به صورت ویژه اشارهکرد که باید مورد بررسی قرار گیرد تا اگر نقصی وجود دارد، برطرف شود. پر واضح است که نقایص کار در این مورد بیشمارند.
آقای عبدالملکی اذعان داشت که زنان در نظم و انضباط کاری و وجدان کاری نسبت به مردان دارای دقت و امتیاز ویژهای هستند و همچنین در حوزه وجدان کاری و در حوزه اداری و مفاسد اقتصادی سالم تر از مردان هستند. به گفته ایشان، کارفرمایان باید رعایت حق زن را در حوزه کاری به صورت ویژهتری دنبال کنند و به حقوق آنان در مسئله مرخصی و پاداشها توجه ویژهای داشته باشند. هر چند سخنان وزیر تعاون دلگرم کننده است اما اقدام و نتیجه اینگونه سخنان دلگرم کننده چیست؟ تنها اذعان داشتن به اهمیت حضور فعال زنان در عرصههای اجتماعی،اقتصادی و یا سیاسی کافی نیست. جناب وزیر حرف کنشگران عرصه زن را به زبان میآورند در حالی که از ایشان انتظار میرود در این موارد، اقدامات حقیقی و عملی انجام دهند.
شایان ذکر است که عدم توجه خاص و منحصر به زنان کارگر، چالش زنان را چند برابر میکند. خانم فاطمه قاسم پور، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفتهبود که «مشکلات و مسائل زنان کارگر اغلب در قالب کلی مشکلات جامعه کارگری طرح میشود، در حالی که زنان، از منظر جنسیت، خود مسائلی ویژه را که یا ناشی از ساختارهای اجرایی و نظارتی هستند یا تبعیضهای فرهنگی، تجربه میکنند.» سال گذشته، خانم سمیه گلپور، مدرس دانشگاه و رئیس کمیته بانوان کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در نشست تشکلهای کارگری اذعان کردهبود که تشکلی با موضوع زنان کارگر نداریم. بسیاری از زنان کارگر بیمه نیستند، در حالی که مانند مردان و یا حتی بیشتر از آنها کار میکنند. چند روز پیش هم، ایشان دوباره مجبور شدهبود که شکوه و شکایاتش را تکرار کند که زنان کارگر در بخشهای مختلف در صنایع بزرگ و کوچک و در کارخانجات و کارگاهها فعال هستند و آن دسته از کارگران زن که امکان دستیابی به محیط بیرون از خانه را ندارند، برای تأمین معاش به کار تولیدی یا خدماتی در خانه میپردازند. اما علیرغم وجود تحصیلات و تواناییهای فراوان، اکثراً در مشاغل ساده مشغول به کار میشوند و هیچ تنوع و ارتقایی در روند کار ایشان وجود ندارد. لذا یکنواختی و تکراری بودن این قبیل اشتغال که از خصایص آن میباشد، استهلاک و فرسایش روحی و جسمی فراوانی برای زنان کارگر ایجاد میکند، فارغ از اینکه این قشر فعال ارزشمند در واقع پشتوانه اقتصادی کشور میباشند.
در زمانی که مجلس انقلابی به مسئله زنان اولویت نمیدهد چارهای جز ایجاد تشکل نیست اما حتی با تشکلگرایی و تشکلسازی هم، اگر نظام حاکم نخواهد اصلاحات لازم را اجرایی کند، تنها به انباشت مطالبات و به مرور اعتراضات. منجر خواهد شد.