بازهم صدای اعتراض زنان به خشونت و آزار جنسی در فضا طنین افکند، اما این بار این صدا از پشت پرده سینما به گوش رسید و فریادی که سالها با برچسب سیاه نمائی در گلوی زنان بی صدا مانده بود و هشدارهای فساد، تجاوز و آزار جنسی که همچنان در پس پرده رنگین این نماد هنر و فرهنگ پنهان مانده بود سرانجام شنیده و آشکار شد.
سایت زنان بررسی می کند: بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که چرا لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت تا به حال به تصویب نرسیده است؟ و چرا در عرصه هنر و فرهنگ کشور که باید به دور از هر آسیبی امنیت شهروندان، به ویژه زنان را برای پرورش استعدادها و نمود توانائیهایشان فراهم کند باید شاهد چنین رفتارهای نامناسب نسبت به زنان باشیم؟
واقعیت اینست که اذیت و آزار جنسی محدود به سینما نیست و به بسیاری از حوزههای عمومی و خصوصی تعمیم پیدا می کند. شکی نیست که فرهنگسازی و اصلاحات اجتماعی راه حلی درازمدت برای حل این معضل است ولی در مرحله کنونی، اصلاح قوانین حمایت از حقوق زنان باید در دستور کار قوه قضائیه و مجلس باشد.
به دنبال اتهام اخیر آزار جنسی یکی از بازیگران مرد سینما نسبت به سمیه میرشمسی، دستیار کارگردان که در حین تهیه یک فیلم و در صحنههای پشت پرده به وقوع پیوست، صدها بانوی بازیگر و کارگردان طی بیانیهای در حمایت از میرشمسی، هرگونه خشونت، آزار و باج گیری جنسی در محیط کار را محکوم دانسته و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین شدهاند. امضا کنندگان این بیانیه با تاکید بر سیستماتیک بودن این خشونتها می گویند اعمال خشونت علیه زنان در محیط کار عادی شده است و هیچ عواقب جدی متوجه خشونتگر نیست. پیش از آن نیز انجمن دستیاران کارگردانان سینما با انتشار بیانیهای نه تنها صادق بودن ادعای میرشمسی را تاکید کرد، بلکه اذعان نمود که متاسفانه این نخستین بار نبوده که چنین نا امنیهای روانی، تهدید و برخورد فیزیکی در پشت صحنه اتفاق افتاده است. در قسمتی از این بیانیه آمده است که در هیچ پروژهای مصلحتی بالاتر از شان و کرامت انسانی و حفظ حریم شخصی و کاری دست اندرکاران سینما وجود دارد و این انجمن برای ایجاد امنیت روانی، اقتصادی، جانی، شخصیتی و حفظ موجودیت نیروی کار سینمای ایران اراده کافی و قدرت عمل اجرائی دارد.
شاهدی بر مدعای سیستماتیک بودن این چنین خشونتهائی علیه زنان در محیط کار، به ویژه در سینما، روایتهای دردناکی از تجربیات تلخ زنان در این عرصه هنری است که آزارگری و اعمال قدرت برای استفادههای جنسی، توهین، تهدید، تحقیر و تعرض به زنان توسط صاحبان قدرت و شهرت در سینما را مطرح ساخته اما هیچ فردی یا نهادی نخواسته یا نتوانسته آزارگران را به پاسخگوئی و پذیرش مسئولیت وادار کند. این تجربههای دردناک بر اساس بیانیه اخیر زنان سینماگر آزارهائی در زیر چتر خشونت جنسی هستند که از هتک حرمت با الفاظ جنسی، و سوءاستفاده از سکوت و تحمل افراد با گروگان گرفتن حق کار و دستمزد گرفته، تا اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری، تماسهای بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی، و در نهایت خشونت جسمی و تجاوز سالها است که ادامه داشته است.
در واکنش به اظهاراتی که حول و حوش اعمال خشونت علیه برخی از زنان سینما مطرح شد، کاظم غریب آبادی، معاون امور بینالمللی قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر کشور، با ذکر این که عرصه هنر به عنوان قسمتی از فرهنگ باید به دور از هرگونه آسیبی باشد، حمایت و محافظت از زنان را، به ویژه در عرصه هنر و سینما لازم دانست. وی همچنین با تاکید بر کرامت انسانی و حفظ حرم خصوصی افراد و ضرورت ایجاد امنیت روانی و شخصیتی برای زنانی که خواهان فعالیت در عرصه اجتماعی و فرهنگی هستند از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای صنفی در حوزه سینما خواست تا ساز و کارهائی برای فعالیت بیدغدغه زنان در حوزه سینما طراحی کنند و رسیدگی به خشونتها را در اولویت قرار دهند. غریب آبادی ابراز امیدواری کرد که لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان در برابر خشونت هرچه سریعتر به تصویب مجلس برسد.
با این حال در این ماجرای نامطلوب جز بیانیه جمعی از زنان سینماگر، بیانیه انجمن برنامه ریزان و دستیاران کارگردان سینما، حمایت چند سینماگر مرد و حتی با وجود واکنش دبیر ستاد حقوق بشر کشور، صدای دیگری جز سکوت شنیده نشد و متاسفانه حتی بسیاری از قربانیان خشونت جنسی نیز فریادها را در گلو حبس کردهاند، شاید به این دلیل که به گفته حقوقدان کامبیز نوروزی یا این نوع خشونتها عنوان مجرمانهای ندارند که بتوان شکایتی ثبت کرد و یا قربانی تمایلی ندارد که موضوع در دادگاه مطرح شود زیرا رسیدگی در دادگاهها زمانبر است و تشریفات قضائی به شکل اجتناب ناپذیری برای قربانی آزار دهنده می شود، و یا به گفته روانشناس بالینی، مژده ارشادی، در موضوع آزار جنسی قوانین بازدارنده وجود ندارد و برخی از آزارهای جنسی قابل اثبات در مجامع قضائی نیست و سکوت قربانی منجر به سوءاستفاده بیشتر متجاوز می شود. بنابراین باز هم بر می گردیم به وجود یک خلاء قانونی که انگار قانونگذاران خیال اصلاح آن را ندارند.
اکنون با شکسته شدن سکوت بخشی از جامعه، بار دیگر موارد قانونی حمایت از زنان در زیر ذره بین قرار گرفته است و شکی نیست که این حمایت چتر گستردهتری فراتر از محیط کار دارد. متاسفانه اغلب قوانین و مقررات کشور که مربوط به زنان است تنها در راستای ایجاد محدودیتهای بیشتری برای آنان است و نگاهی به قانون جوانی جمعیت، قانون طلاق، قانون ارث، قانون دیه، حق حضانت و ولایت، خروج از کشور، ممنوعیت ورود به برخی مکانهای عمومی و استادیومهای ورزشی، نابرابریهائی که به عقب ماندگی زنان از چرخه اقتصادی و اجتماعی کشور منجر می شود و دهها نمونه دیگر از نابرابری که همه حکایت از نقض حقوق زنان در کشور ما دارند شاهدی بر این مدعا هستند.
در حالی که زنان در همه عرصههای زندگی با تبعیض، خشونت و آزارهای جسمی، جنسی و روانی روبرو هستند حقوق برابر و امنیت بدون ایجاد محدودیت در حیطه قانون خواست همیشگی آنان بوده است، و همانطور که بارها در مقالات سایت زنان به آن اشاره شده تا زمانی که لایحه حمایت از زنان به تصویب نرسد و برای مرتکبین این خشونتها و آزارهای جنسی و جسمی قوانین جزائی متقنی وجود نداشته باشد تنها به شمار قربانیان این خشونتها افزوده خواهد شد.