اخیرا اظهارات برخی از امامان جمعه در خصوص زنان واکنشهای زیادی را برانگیخت.
سایت زنان بررسی می کند: امام جمعه اهواز گفته است «منشاء بسیاری از مزاحمتها برای زنان نوع پوشش آنهاست.» پیشتر نیز امام جمعه گچساران گفته بود «اسبدوانی زن در منظر نامحرم که تهییج میکند و چشمچرانی میشود، حرام است و این دولت و آن دولت هم ندارد.» و امام جمعه رفسنجان هم گفته بود «باید نگذاریم دختر جوان دوچرخهسواری کند.» با این تفاصیل آیا صحبت از موقعیت زنان در برنامه توسعه ششم و توانمندسازی زنان چه محلی از اعراب خواهد داشت؟ آیا مطرح شدن این موضوع توسط جامعه روحانیت و به طور خاص طبقهای از روحانیت که به نوعی مسبب و مروج سیاستهای نظام هستند، یعنی ائمه جمعه، باعث کاهش اعتماد عمومی و فاصله گرفتن مردم از روحانیت نمیشود؟
آیا لباس پوشیدن و ورزش زنان تنها موضوعات مهمی است که باید در مورد آن قانون گذاشته شود یا به گفته محمد تقی فاضل میبدی تنها تلاش برای منحرف کردن ذهنها است؟! این استاد حوزه و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم مهمترین مسئله امروز کشور را بحث معیشت مردم، اقتصاد و فساد ایجاد شده می داند و براین باور است که صحبت از اسب سواری یا دوچرخه سواری زنان مشکلی را در کشور حل نمی کند. چنین اظهارات و رویکردهایی با ادعای توانمندسازی زنان کاملا مغایر است و تنها نتیجه آن ایجاد محدودیتهای بیشتر برای زنان و مسدود کردن راههای پیشرفت و توسعه برای تمامی جامعه است. یکی از سایتهای تحلیلی در این زمینه نوشته است در حالی که زنان در ایران همواره با قوانین سفت و سختی برای زندگی مواجه هستند، اظهاراتی از این دست که بایدها و نبایدهائی در خصوص سبک زندگی خصوصی آنها را مورد توجه قرار می دهد هر از چندی این نگرانی را ایجاد می کند که وضعیت زنان از آنچه امروز با آن دست به گریبان هستند هم محدودتر خواهد شد.
متاسفانه شنیدن چنین سخنانی از رهبران دینی جوامع جز انحراف ذهن بسیاری از افراد و ترغیب آنها به ارتکاب خشونت علیه زنان نتیجهای نخواهد داشت، و از سوی دیگر با تقویت رویکرد «سرزنش قربانی» وضعیت زنان در جامعه را با مشکلات بیشتری روبرو می کند و منجر به تحقیر بیشتر مقام و موقعیت اجتماعی زنان می شود. پدیده سرزنش قربانی که در بسیاری از عرصههای تبعیض علیه زنان جزئی از فرهنگ و سنت جامعه ما شده، اکنون به سبک لباس پوشیدن و فعالیتهای ورزشی زنان نیز سرایت کرده است و اگر زنی قربانی آزار جنسی و یا آسیبهای روانی شود همه سرزنشها متوجه خودش می شود و اعمال مجرمانه هیچگاه زیر سئوال برده نمی شود.
سرزنش قربانی در علوم اجتماعی به پدیدهای اشاره دارد که در آن، اقدام مجرمانه بجای اینکه در رفتار و نیات فرد مجرم جستجو شود، به رفتار قربانی ربط داده میشود. در این مقاله مجالی برای مباحث قربانیشناسی نیست اما به زبان ساده برخی از متخصصان امور جرمشناسی معتقدند که قربانی میتواند یک جمع یا یک فرد بوده و در معرض آسیبهای اجتماعی، اقتصادی، فکری، عاطفی و یا حقوقی قرار گرفته باشد. آیا با این تعریف میتوان زنان را قربانی تلقی کرد که به طور مشخص در معرض آسیبهای اجتماعی،اقتصادی، فکر و عاطفی و یا حقوقی هستند؟ بسیاری از فعالان حقوق زن هم هستند که نمیخواهند برچسب قربانی بر آنها باشد اما برای روشنتر شدن این بحث در این مورد خاص یعنی سخنان امام جمعه اهواز آیا سزاوار است که به جای توجه به جرم و مجرم که مزاحمت برای زنان ایجاد کرده و میکنند، نوع پوشش زنان و در واقع زنان را که در این معرکه قربانی هستند سرزنش کرد و مقصر دانست؟ به اعتقاد نگارنده این نگاه غیر منصفانه و غیر عادلانه است و تبعات آن از جمله ترویج خشونت علیه زنان است و نیات و عملکرد فرد مجرم را در نظر نمیگیرد. آیا بهتر نیست مردان حجاب را بر چشم خود بگذارند و به قول مولانا:
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زآن سبب، عالم کبودت مینمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بدگو، مگو کس را تو بیش
جامعه ما، متاسفانه یکی از جوامعی است که هنوز درگیر زن ستیزی و مرد محوری است، و با این که قربانیان فقر، بیکاری، فشارهای اجتماعی، خشونتهای خانوادگی و غیره بیشتر زنان هستند هنوز نتوانسته ایم با این میراث منفی مبارزه کنیم و همچنان به ایجاد موقعیتهای دردناک برای زنان ادامه می دهیم. مشکلی که سخنان امثال امام جمعه اهواز دارد این است که به این فرهنگ غلط «سرزنش قربانی»، یک مشروعیت حکومتی میدهد. در چنین شرایطی آیا مخالفتهای ائمه جمعه با فعالیتهای ورزشی زنان و نوع لباس پوشیدنشان جز زن ستیزی و تحقیر زنان معنای دیگری دارد؟ چرا نباید گذاشت زنان دوچرخه سواری یا اسب دوانی کنند؟ چرا لباس پوشیدن زنان باید همیشه مورد سئوال قرار گیرد؟ آیا رسیدگی به مشکلات اقتصادی کشور واقعا به گفته امام جمعه محترم رفسنجان کاری حاشیه ای است و مجلس باید وقت خود را صرف قانونی کردن منع دوچرخه سواری زنان کند؟ آیا واقعا امام جمعه محترم گچساران براین باور است که زن نباید اسب دوانی کند چون موجب تهییج و چشم چرانی مردها می شود؟ آیا این صدای قرن بیست و یکم و طنین جهانی شدن است؟
به گفته استاد انسان شناسی دانشگاه، ناصر فکوهی، رسوم زن ستیز و زیان بار به دور از شان یک جامعه سالم و امروزی است و باید کنار گذاشته شوند زیرا تداوم آنها ضربات سختی به جامعه خواهد زد و باید دقت کرد که ابزارهای زور و تحقیر ممکن است در کوتاه مدت در جهت مورد هدف به نتایجی محدود برسند، اما در میان مدت و دراز مدت بدون تردید تبدیل به دلائلی برای حرکت جامعه دقیقا به سوی نقطه ای معکوس خواهند شد. این که فشار برای تحمیل یک سبک زندگی خاص بر زنان می تواند جامعه را در سطحی مناسب به اهداف خود نزدیک کند تنها یک تصور اشتباه است، زیرا به باور کارشناسان زور و خشونت هرگز نمی تواند جای برنامه ریزی و اندیشه برای مدیریت مناسب و کارآ و عقلانی را در جامعه بگیرد.