سالها است که نیمی از جمعیت کشور خواهان دستیابی به حق و حقوقی بودهاند که زنان در بسیاری از دیگر کشورها بدون مطالبه در اختیار دارند. در حالی که نقش زنان و حقوق آنان به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار باید برای دولتها از اهمیت ویژهای برخوردار باشد، متاسفانه در مشارکتهای فعال کشور سهم نیمی از جمعیت کشور هیچگاه حتی به نیم هم نرسیده است و هنوز نتوانستهاند در توسعه جوامع و عرصههای سیاسی و اقتصادی نقشی فعال ایفا کنند. از این رو ایجاد گفتمان ملی برای طرح مطالبات زنان یک ضرورت است.
سایت زنان بررسی می کند: زنان در مطالبات خود از دولتها همواره با یک دیوار بلند و غیر قابل عبور روبرو هستند و در آستانه انتخابات دولت سیزدهم نیز همانند گذشته امید بسیاری برآن بود که این دیوار سرانجام شکسته شود و زنان نمایندگانی در دولت جدید داشته باشند که صدای مطالبات آنها باشد، اما به دلیل وجود نابرابریهای عمیقی که در جامعه بر علیه زنان وجود دارد و حقوقی که برای زنان هیچگاه به درستی تدوین نشده است، در تمام عرصههای زندگی از خانواده گرفته تا اجتماع و صحنه سیاست و اقتصاد هیچ گام مثبتی برای زنان در کشور برداشته نشده است، و این به رغم برنامهها و قوانینی است که در سالهای اخیر برای بهبود وضعیت زنان طرح و تصویب شده است.
از سوی دیگر، مباحثات زیادی در مورد افزایش توان زنان، برابری حقوق اجتماعی، جلوگیری از خشونت علیه زنان و عدالت جنسیتی مطرح شده که به دلیل وجود باورهای سنتی و نگاه تحقیر آمیز به شخصیت زن هیچگاه در جاده تحقق قرار نگرفته است. د راین راستا، روانشناس اجتماعی رومینا امیری گفته است وجود زنان در دولتها تنها به صورت سمبلیک مطرح است، اما در حقیقت زنان هیچ اختیاری ندارند و اکثر دولتها تنها می خواهند نشان دهند که از مدیر زن استفاده می کنند اما در اصل اینگونه نیست. وی همچنین براین باور است که خشونت علیه زنان که هم یک موضوع فرهنگی و هم یک مسئله قانونی است باید توسط دولتها دنبال شود.
موضوع مورد بحث ما در اینجا، تکرار بایدها و نبایدها در حوزه مطالبات زنان نیست، بلکه هدف یافتن مسیری است که از طریق آن مطالبات زنان در مسیری سازنده قرار گیرد و این مسیر تنها از طریق همکاری گروهی و مشارکت همه ارکان جامعه در یک گفتمان ملی دنبال خواهد شد که در آن افزون بر دولت و سازمانهای وابسته به آن، نهادهای مدنی و انجمنهائی متشکل از فعالان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، سمنها، و شهروندان نیز شرکت داشته باشند.
بر اساس یک مقاله علمی در اهمیت مشارکت همگانی در گفتمان برای حل مشکلات به ویژه در مورد مسائل زنان، پژوهشگران باورهای خود را به این صورت بیان کردهاند که شناخت مسائل و مشکلات زنان و نیازهای واقعی آنان و درک صحیح و به موقع مسئولان از این مشکلات می تواند هم گرائی ثمربخشی در رفع مشکلات ایجاد کند و گفتمانهای مربوط می تواند تاثیرات مثبتی برجای گذارد. این مقاله همچنین لزوم نگرش به مطالبات زنان را کنشی اجتماعی و نیرومند می داند که با مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و حتی امنیتی پیوسته است و از همین رو باید به آن توجه درخور مبذول و به درستی مدیریت شود.
اگر در مدیریت چنین گفتمانی نگرشهای ایدئولوژیک و دیدگاههای صرفا سنتی که بدون توجه به دلائل اصلی مطالبات زنان اعمال شود وجود داشته باشد نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. از سوی دیگر، دادن جنبه صرفا سیاسی و جناحی به مطالبات زنان در چارچوب چنین گفتمانهائی چالشهای بیشتری را مقابل زنان قرار خواهد داد. ایجاد یک گفتمان موثر در حوزه مسائل زنان نیاز به درک مفاهیم گوناگون و همسو با واقعیتهای روز دارد. با اینکه تجربه نشان می دهد که یکی از روزنههای امید برای زنان انتخاب رئیس جمهوری بوده که رسیدگی به وضعیت زنان را در اولویت برنامههای خود داشته باشد، با این حال استفاده از رای زنان در دوران انتخابات با وعده رسیدگی به مطالبات آنان ممکن است در کوتاه مدت امید زنان را برای یافتن گوشی شنوا زنده نگاه دارد، اما هیچگاه جامه عمل به آن پوشانده نخواهد شد. با این حال، سمیه جوانمردی که مسئول یکی از سمنهای فعال در حوزه زنان است بر این باور است که با مشارکت در انتخابات می توان مطالبات دیرینه زنان را از رئیس جمهور آینده خواست. به گفته جامعهشناس سمیه توحید لو، اما آنچه لازم است بررسی نظام فرهنگی، حقوقی،خانوادگی و نگاهی بسیط و نواندیشانه با بازبینی و بازخوانی مسائل زنان است.
شکی نیست که جامعه زنان درکشور برای ایجاد هرگونه تغییری در وضعیت خود نیاز به همکاری و همیاری همه نهادها برای ایجاد گفتمانی سازنده دارد تا رفع مشکلات زنان تنها درحد حرف باقی نماند و در این مسیر سازمانهای غیر دولتی در دفاع از حقوق زنان می توانند با همگرائی و ارتباط پایداربا مسئولان دولتی و از طریق ایجاد گفتمانهائی در سطح کشور مطالبات زنان را مورد بررسی قرار دهند تا دولت نیز در راه بهبود وضعیت زنان اقدامات لازم را انجام دهد. سمیه جوانمردی می گوید باید بستری فراهم شود تا فعالیت سمنهائی که محوریتشان خواستههای زنان است پر رنگ تر شود و خیریهها نیز باید به دور از انگهای سیاسی کار کنند تا موفقیت بیشتری به دست آورند. همچنین تعداد سمنهای مربوط به فعالیتهای زنان باید افزایش یابد و این سوال در دولت باید شکل گیرد که آیا مسئله زنان در نهاد حاکمیتی به عنوان یک دغدغه وجود دارد یا خیر؟
توصیه کارشناسان سایت زنان این است که زنان و مردانی که حقوق زن برایشان اهمیت دارد باید در هر نقطهای که هستند با توجه به نیازهای جوامع خود،چه شهری، چه روستایی، مطالبات زنان را در اجتماعات خود جمعآوری کنند و ضمن بهرهمندی از ظرفیتهای محلی برای رفع موانع و مشکلاتی که زنان با آن مواجه هستند،این مطالبات را با سایر نهادهای همفکر و همچنین مسئول اعم از بخشداریها و شهرداریها، مراکز استان، ائمه جمعه، نمایندگان ولیفقیه،استانداری، فرمانداری و نهادهای دانشگاهی و پژوهشی در میان گذارند. مسائل زنان ممکن است به شکل نمادین از بالا به پائین و با تصدی کرسی شورای شهر، اتاقهای بازرگانی، یا نمایندگی مجلس مطرح شود اما بهتر آن است که این مطالبات به شکل واقعی از سطوح محلی به ملی برسند.