کارآفرینی در نظام اقتصادی کشور مورد توجه کافی قرار نگرفته است و تنها به پررنگتر شدن شعارهای حمایت از کارآفرینی و کارآفرین منتج شده است. هرچند در زمینه کارآفرینی به گفته فاطمه مقیمی، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی تهران، بحث جنسیت مطرح نیست اما چالش مضاعف زنان در این عرصه محدودیت سرمایه اولیه است.
سایت زنان بررسی می کند: سه تا پنج میلیون بیکار بلندمدت روی دست اقتصاد مانده و وضعیت اجتماعی کشور را بحرانی ساخته است. این سخن مسعود خوانساری است که در نشریه آینده نگر خردادماه منتشر شد. به اعتقاد وی در طی چهار سال گذشته در کنار تحریمهای هستهای، حوادث ناگوار دیگری از جمله حادثه هواپیمای اوکراینی، آبان ۹۸، دی ۹۶ و رشد تورم و بحران معیشت، منجر به کاهش سرمایه اجتماعی شده است. در این مدت مهمترین مسئله جامعه جوان و تحصیل کرده کشور یعنی اشتغال نه تنها حل نشده بلکه عمق بیشتری هم یافته است. کاهش ۴۰ درصدی میانگین قدرت خرید مردم باعث گسترش خط فقر، خشونت و به تبع آن تهدید جدی امنیت اجتماعی شده است. عدم ثبات اقتصادی و پس از آن بحرانهای سیاسی یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران است. اقتصادی که پیچیدهترین مسئلهاش افزایش فساد علیرغم یک دهه به اصطلاح مبارزه جدی با آن است.
در چنین پسزمینهای است که ما از لزوم حمایت از زنان و مشارکت آنها در اقتصاد و تشویق کارآفرینی زنان حرف میزنیم. وقتی فاطمه مقیمی میگوید در بحث کارآفرینی جنسیت مطرح نیست یعنی تمام مشکلات و موانعی که مسعود خوانساری به آنها اشاره کرده متوجه همه و از جمله زنان نیز میشود. در عین حال زنان به واسطه جایگاه کنونی خود در جامعه طبیعتا آسیبپذیرتر هستند و دسترسی آنها به منابع محدودتر است.
انسیه حیدرزاده، مشاور و کارشناس کسب و کار در گفتگو با خبرگزاری دانشجو دغدغههای بانوان کارآفرین را برشمرده است که دغدغه اول همان موضوع محدودیت سرمایه است. حیدرزاده میگوید زنان سختتر وام میگیرند، اعتماد بانکها به آنها کمتر است و از طرف دیگر در مواردی پیششرطهایی چون سپردن وثیقه مانع دریافت وام توسط کارآفرین زن می شود و تداوم این مسیر زنان را از چرخه اقتصاد بیرون نگه میدارد. وی معتقد است حمایت بانوان کارآفرین باید شامل ارائه تسهیلات خاص با توجه به موانع موجود باشد اما در بین مسئولان و نهادهای حمایتی چنین عزمی دیده نمیشود. برای نمونه، شهرداریها،بهزیستی، آستان قدس و نهادهای مشابه که قرار است از بانوان کارآفرین با شرایط خاص که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند حمایت کند. زنان سرپرست خانوار، و زنان بهبود یافته در این گروه قرار میگیرند اما حمایتهای این نهادها به شکل عمومی صورت نمیگیرد.
در بخش قانونی، کارآفرینی زنان با مشکلات متعددی از جمله کند بودن روند مجوز، مواجهیم. فرض را برای بگیریم که یک زن کارآفرین از همه مشکلات ابتدایی عبور کند و وارد بخش مالی شود. اگر او نتواند ضامنی برای وام ۷ تا ۷۰ میلیونی خود پیدا کند چگونه می تواند این مسیر را ادامه دهد. به طور خاص، نهادهای مسئول و مراکز حمایتی فکری برای این بنبست نکردهاند.
نکته دیگری که حیدرزاده و بسیاری از کارشناسان دیگر به آن اشاره دارند موازیکاریهای و تکثیر خیریهها بدون آگاهی رسانی و شناخت درست از مسیر نیازهای کارآفرینی است. سامانههای وجود ندارد که کارآفرینان بتوانند با دسترسی به اطلاعات لازم از مسیر پر پیچ و خم کارآفرینی بگذرند. شاهد این مدعا هم دیدن کارآفرینان برتر تکراری در جشنوارههای کارآفرینی است چراکه کارآفرینان نوپا پشت هزارتوی کاغذبازیها سرگردان ماندهاند.
زهرا رهایی، دبیر کارگروه کارآفرینی و اشتغال معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، نیز نبود شبکه ارتباطی و اطلاعاتی و تخصصی را چالش دیگر زنان کارآفرین میداند. وی نیز معتقد است: زنان کارآفرین از همدیگر دورافتادهاند در حالی که اگر یک پایگاه اطلاعاتی منسجم و متولی امور زنان در بخش کارآفرینی وجود داشت، برگزاری جمعهای تخصصی در حوزهای که به درد این زنان بخورد به سهولت ایجاد می شد تا بتوانند با هم ارتباط داشته و مطالبات خود را آنجا مطرح کنند. به اعتقاد رهایی بهبود فضای کار نخستین مطالبه زنان کارآفرین است و دولت باید در کنار آن در سطوح کلان و خرد اطمینان به توانمندی زنان کارآفرین را افزایش دهد. او میگوید: اینگونه نباشد که با دیدن یک زن کارآفرین، کلیشههای جنسیتی خودنمایی کند و از توانمندی این زن انگشت به دهان بمانند.
بخش دیگری از چالشها فرهنگی است. نفیسه عروجی، عضو انجمن ملی زنان کارآفرین، اشتغال زنان را چالشی بزرگ میداند و معتقد است قوانین از زنان حمایت نمی کند و تنها تعداد کمی از زنان با محدودیتها مبارزه کرده و کارآفرینی میکنند. وی در خصوص چالشهای فرهنگی میگوید: اگرچه جنس آسیب در شهرهای کلان محدود به حقوق کاری، تعارضهای جنسی و کلامی میشود ولی زنان در شهرهای مرزی آسیبهای بدتری میبینند. ما در تمامی زمینهها حتی کارآفرینی با تفکر زن ستیز روبرو هستیم.
موانع و چالشهای فرهنگی و اجتماعی را میتوان به دو دسته دینی و فرهنگی تقسیم کرد. انسیه حیدرزاده در خصوص نوع نگرش خاص به کارکردن زن به خصوص در خانوادههای مذهبی میگوید: توقعاتی که ابتدا از بانوان میخواهند همه چیز تمام باشد و مادری ایثارگر باشد که تماماً از خود و فعالیتهای مورد علاقهاش بگذرد. معمولا این موارد را با نکات دینی از جمله؛ ضرورت خانواده، همسرداری صحیح و … مطرح میکنیم، اما تبیین و فهم درستی در رابطه با این مسائل وجود ندارد؛ و باید سوال کرد آیا در دین چنین چیزی مطرح است که بانوان باید فعالیت اجتماعی نداشته باشند؛ و در راستای حفظ و تعالی خانه، خانواده و شغل خود، آیا شرایط فراهم و آموزشهای درستی داده شده است؟
در میان این مشکلات اجتماعی، نسیم توکل، کارآفرین و آیندهنگر توجه ما را به مفهوم کارآفرینی اجتماعی جلب میکند. یک کارآفرین اجتماعی با استفاده از منابع مالی و مدیریت سرمایه ارزشآفرینی میکند، اما تفاوت اصلی آن با مفهوم سنتیتر کارآفرینی، تشخیص یک مشکل اجتماعی است. بر این اساس، مفهوم کارآفرینی اجتماعی از مفهوم کارآفرینی گستردهتر بوده و طیف وسیعی از افراد جامعه را تحت پوشش قرار میدهد. وی در خصوص زنان در اجتماع کارآفرینی میگوید: با توجه به اهمیتی که رویکرد کارآفرینی اجتماعی در پیشرفت جوامع دارد، زنان میتوانند بهعنوان کارآفرینان اجتماعی اتفاقات بزرگی را رقم بزنند. حضور زنان در فضای اجتماعی و اقتصادی کشور طی دهههای اخیر، منجر به شناخت درست نیازها و مشکلات جامعه از سوی آنان شده است و بنابراین جاده کارآفرینی اجتماعی در مقابل آنها قرارگرفته است. کافی است نگاه بلندمدتتری داشته و نیازهای جامعه را در نظر بگیرند، در این صورت هم در فرایند کارآفرینی خود موفق شده و بازدهی بیشتری در اقتصاد خواهند داشت و هم مشکلات جامعه را تا حدودی رفع خواهند کرد.
آیا مسئولین قرار است با شعار از کارآفرینی زنان حمایت کنند یا اینکه خواهند کوشید با رفع موانع قانونی، کاهش تصدی گری دولت و اصلاح الگوهای رفتاری کارآفرینی زنان را تشویق، ترغیب و تسهیل کنند. تا کنون که در بنبست وعدهها ماندهایم.