متاسفانه نظام تصمیم گرفت که بجای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کند و درعوض برگزار کردن یک بازی پرشور که در آن همه فوتبالدوستان – چه زن و چه مرد – احساس همراهی و همدلی کنند، مشارکت را به صفر برساند و نتیجه این مسابقه را صفر – یک به سود ایدئولوژی و به زیان زنان (و چه بسا همه مردم) به اتمام رساند.
سایت زنان بررسی می کند: پیشتر، سایت زنان از بانوانی که برای خرید بلیط بازی ایران و کره جنوبی با بهانهتراشیهای بیدلیل و در بسته روبرو شدهاند، درخواست کرده بود تجربه خود را در بخش تماس با ما مندرج کنند، تا امکان پیگیری مطالبات به گونهای سازمان یافته فراهم شود. بازی بدون حضور زنان و مردان برگزار شد و سایت زنان واکنشهای معترضانه متعددی را از خوانندگان خود دریافت کرد که به اجمال دسته بندی و به اطلاع شما میرسد.
اینبار فیفا میزبانی را با شروط حضور زنان و راهاندازی تجهیزات کمکداور ویدیویی در ورزشگاه آزادی به ایران داده بود. زنان علیرغم میل باطنی خود به حضور گزینشی هم راضی شده بودند و بسیاری انتظار داشتند که دست کم برای قدردانی از کادر بهداشت و درمان که در این ایام زیر بار کرونا و امکانات محدود بهداشتی کمر خم کرده بودند آخرین آمار اعلام شده شامل ۱۵۰ تماشاگر زن باشد. پیشتر گفته شده بود که بین هزار تا ۱۰ هزار فوتبالدوست میتوانند برای تماشای مسابقه به ورزشگاه آزادی بروند و بر اساس دستور مستقیم فیفا، قرار بود بخشی از بلیطها به زنان اختصاص یابد. در بازی ایران با کامبوج قرار بود یک دهم ظرفیت ورزشگاه به زنان تعلق یابد که نتیجه آن حضور حدود ۳ هزار و ۵۰۰ تماشاگر زن بود هر چند برخی رسانههای رسمی تا ۶ هزار تماشاگر زن را گزارش کردند. اما اینبار بنظر میرسد که تصمیم از قبل گرفته شده بود و مقامات فدراسیون در هماهنگی با نهادهای بالادستی تصمیم گرفتند که به جای مشارکت حداکثری، هیچ کس را به استادیوم راه ندهند.
در اظهارنظرها و گلایههایی که از سوی خوانندگان به دست ما رسید دو خط مشترک دیده می شد. تقریبا همه نامهها حاکی از یک تعجب نسبت به تصمیم گرفته شده بود و این سوال به شکلهای مختلف طرح شده بود که حقیقتا چرا نظام چنین تصمیماتی میگیرد که در پی آن همه متضرر میشوند؟ آیا مشارکت حداکثری و برگزاری پرشور مسابقات به میزبانی ما، هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روانشناختی به سود ما نبود؟ آیا در این شرایط که مردم از مشکلات معیشتی به ستوه آمدهاند و امید اجتماعی در یک سرازیری رو به سقوط حرکت میکند، میزانی پرشور مسابقه فوتبال نمیتوانست بارقه امیدی هر چند اندک در دل مردم ایجاد کند؟ مگر ممنوعیت شرکت زنان در استادیوم چقدر برای نظام از اهمیت برخوردار است که نهادهای بالادستی کشور حاضرند چنین هزینه سیاسی و اجتماعی را به کشور و نظام تحمیل کنند؟
نکته دومی که در اکثر اظهارنظرها مشهود بود، اظهار تاسف نسبت به عدم شفافیت مسئولان بود. عدم شفافیت و پاسخپذیری مسئولین در کنار کاهش اعتماد عمومی و سابقه فدراسیون فوتبال کشور، این گمانه را باورپذیرتر کرده است که مسئولین به بهانه کرونا از حضور زنان در ورزشگاه خودداری کردند و در این زمینه از هرنوع پاسخگویی فرار کردند. بخش زیادی از نظرهای دریافتی از طرف خوانندگان به تناقض در سخنان حسن کامرانیفرسرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال و حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان اشاره داشتند. در این میان واکنش فائزه هاشمی نیز در لایو اینستاگرامی با انصاف نیوز نیز جالب توجه بود و در واقع به نوعی نماینده بخشی از افکار عمومی بود. خانم هاشمی معتقد است که این واقعه یک کلک است و فیفا نباید گول بخورد. وی افزوده که نگاههایی که به گفته ایشان شبه طالبانی و شبه داعشی است، مانع از ورود بانوان به استادیوم و مانع از پخش ورزش بانوان از صدا و سیما شده است. فائزه هاشمی با تاکید بر این امر که عدم پخش ورزش زنان در صداوسیما، بیاحترامی و نقض حقوق زنان است، افزوده است: میخواهند فعالیت زنان کم شود تا آن نگاههای غیر اسلامی که با نام اسلام مطرح میشود را اجرایی کنند.
هرچند خانم هاشمی نامی از فرد یا نهاد خاصی نبردهاند، ولی خوانندگان سایت زنان وارد جزئیات بیشتری شده اند بسیاری از مقام معظم رهبری خواستهاند تا وارد عمل شده و در مقابل خشکاندیشیها و کوتهنگریهایی که نظام و کشور را به گروگان گرفته، شدت عمل بیشتری نشان دهند. بنظر میرسد که تفکر عمومی اکنون در کشور ما این است که یک گروه خاص با نیات ایدئولوژیک و جناحی مانع از ورود زنان به استادیوم میشود و در این مسیر حاضر است از همه چیز – از جمله مقام معظم رهبری – مایه بگذارد و هزینه کند. در عمل هم شاهدیم که همین اتفاق رخ داده که یک گروه خاص توانسته خواست خود را بر اکثریت جامعه تحمیل کند. اکثر مخاطبان ما معتقدند که تنها با ورود مقامهای ارشد نظام به موضوع، مسئله ورود زنان به استادیومها حل خواهد شد.
باید توجه داشت که دلایل فقهی محکمی برای ممانعت از حضور زنان در استادیوم وجود ندارد و از همین روست که اختلافها در این زمینه، بیشتر تاریخی، سلیقهای و یا جناحی است. براساس قاعده اباحه، ارتکاب اعمالی که دلیلی برای ممنوعیت آن وجود ندارد، مباح است. بر پایه این قاعده، ممنوعیت و محدودیت در انجام یک عمل نیازمند دلیل است و نه آزادی و مجاز بودن آن. براساس این اصل است که بسیاری از صاحب نظاران امور فقهی معتقند که مخالفتها با حضور زنان در استادیوم ریشه در تعالیم اسلامی ندارد و در واقع، این مخالفتها یا تاویل شخصی از تعالیم قرآنی و حدیث است و یا ناشی از تقابلها و دعواهای جناحی است. از همین روست که بسیاری، راهحل این موضوع را نه در ادامه بحثهای فقهی، بلکه در اجرایی شدن یک اراده سیاسی از سوی مقامهای ارشد نظام میدانند و خواستار ورود مقام معظم رهبری در این مسئله هستند.