سخنان اخیر رئیس قوه قضاییه در مورد ضرورت بازنگری در برخی رویکردها، رفتارها و قوانین به نفع زنان و خانواده و این که همه باید حامی حقوق و حافظ کرامت زنان باشند، گرچه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد اما جرقهای از امید در دل زنان و فعالان حقوق زنان برافروخته است، امید به این که شاید سخنانی که توسط بالاترین مقام قضایی کشور ایراد شده بتواند به راستی منشاء تغییر قوانینی باشد که دهههای متمادی جز محدودیت و اسارت اجتماعی و حقوقی چیزی برای زنان ما به ارمغان نیاورده است.
سایت زنان بررسی می کند: رئیس قوه قضاییه با اشاره به اظهارات یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس درباره حقوق زنان گفت: خداوند به زن کرامت بخشیده و زن را گرامی داشته و باید منزلت و عظمت زن و کمک به زن بهعنوان یک انسان دارای شرافت و جایگاه والا، سرلوحه کار همه دستگاهها قرار گیرد. وی افزود: مجلس و دستگاه قضا و نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به طور جدی درباره مسائلی، چون حضانت، تربیت و دیگر موضوعات مرتبط تدبیر کنند.
قسمتی از سخنان محسنی اژهای اشاره بر این دارد که منزلت و عظمت زن و کمک به زن به عنوان یک انسان دارای شرافت و جایگاه والا باید سرلوحه کار همه دستگاهها قرار گیرد. برخی شاید این سخنان را که پس از ناامیدی از انتخاب وزیر زن در کابینه جدید ایراد شده به فال نیک بگیرند، اما برای زنانی که سالها از بسیاری از حقوق انسانی، اجتماعی و قانونی خود محروم بودهاند رویکردی محتاطانه و نه کاملا خوشبینانه است و با آنچه در اصل بیست و یکم قانون اساسی به آن اشاره شده که دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی و ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او تضمین نماید تفاوت ماهوی ندارد.
حال آنچه سئوال برانگیز است این است که اگر قانون اساسی در تمام این سالها برای زنان اجرا نشده و حقوق زن تضمین نشده است تغییرات احتمالی در وضعیت حقوق زنان چه ضمانتهای اجرایی خواهد داشت؟ آیا با ایجاد چنین تغییراتی دیدگاه مردان نسبت به زنان تغییر خواهد کرد؟ آیا زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردار خواهند شد؟ آیا زنان از موقعیتهای شغلی یکسان با مردان در کسب مناسب سیاسی بهره مند خواهند شد؟ آیا بازهم زنان مورد تعدی و خشونت مردان قرار خواهند گرفت؟ آیا بازهم به بی توجهی به تحصیل و لیاقت زنان به آنها تنها به عنوان یک مادر و همسر و کسی که در جامعه مقامی ندارد نگریسته خواهد شد؟
آیا کسی تا به حال فکر کرده است که ریشه چنین افکاری از کجا است و آیا مسئولان تلاش کردهاند که عمیقا عملکردهای نامطلوب بر علیه زنان را در جامعه ریشه کن کنند؟ متاسفانه هم در عرصه خانواده و هم در عرصه اجتماع زنان قربانی تعصبات و نگرشهای مرد سالارانه هستند و به نظر نمی رسد که طی دهههای متمادی سیاست گذاریها ،قانون گذاریها و برنامههای اجرا شده توسط دولتها توانسته باشد کرامت و ارزش انسانی برای زنان فراهم کند. با این حال فعالان حقوق زنان ترجیح می دهند به اثرات واقعی چنین تغییراتی خوشبین و امیدوار بمانند. فاطمه راکعی دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش با این که اظهارات اخیر آقای اژه ای را به فال نیک می گیرد بر این باور است که مسیر رسیدن به چنین تغییراتی استفاده از نظرهای کارشناسی بانوان فعال در حوزه زنان و حفظ حق نقد قانون است تا بتوان به گشایش افقها در چارچوب ضوابط و قانون اساسی دست یافت.
طیبه سیاوشی نماینده تهران در مجلس دهم تلاش برخی جریانات را برای مقابله با زنان مانعی جدی برای ایجاد تغییرات می داند و می گوید این جریانها میخواهند روایات دیگری از اسلام را علیه زنان پیاده کنند و قطعا آقای اژهای میدانند که نیمی از جمعیت کشور را زنانی تشکیل می دهند که تحصیلات عالیه دارند و نمی توانند با محدودیتهای قانونی به زندگی در چارچوب خانواده و اجتماع ادامه دهند. چنین تفکراتی متاسفانه در بین نمایندگان مجلس که قانونگذاران کشور هستند در دورههای مختلف رایج بوده است.
سال گذشته نماینده مجلس سمیه محمودی با اشاره به درخواست زنان نماینده برای حضور در هیئت رئیسه کمیسیونها گفته بود که وقتی هیئت هفت نفره متشکل از اعضای هیات رئیسه مجلس تاکید می کند که زن باید بچهداری کند و به امورات خانه رسیدگی کند و وقتی در مجلس از ظرفیت زنان در ترکیب هیئت رئیسه مجلس و کمیسیونها استفاده نمیشود و یا کارمندان زن حتی نمیتوانند در آزمون دبیری کمیسیونها شرکت کنند چطور میتوان با سیاستهای ضدخانواده مقابله کرد در حالی که زن رکن اصلی آن است.
با وجود چنین رفتارهاپی که تنها نمایانگر افکار مرد سالارانه و شکاف عمیق جنسیتی در کشور است سخنان چند سال پیش پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس همچنان طنین انداز است که گفته بود تحقق حقوق زنان با همراهی مردان و نه در تقابل با آنها میسر خواهد شد. در واقع زنان در یک جامعه زمانی میتوانند به حقوقشان برسند که مردان آن جامعه باور کنند همانگونه که زنان فرزندی خوب برای خانواده، مادری خوب برای فرزندان و شاگردی خوب برای مدرسه و دانشگاه هستند، میتوانند یک سیاستمدار خوب، یک معلم خوب، یک پزشک خوب و یک کارآفرین خوب هم باشند. حال باید دید که آیا قوانین واقعا به نفع زنان تغییر خواهد کرد؟